توانا
شرکت الویز (Always) که نامی محبوب و معروف در تولید محصولات بهداشتی برای بانوان است در ماه می سال ۲۰۱۴ میلادی پژوهشی را انجام داد که در آن از ۱۳۰۰ دختر ۱۶ تا ۲۴ ساله پرسیده میشد عبارت مثل یک دختر برایشان چه معنی دارد. نتیجه این تحقیق به روشنی نشان داد که این عبارت به ویژه در سالهای بلوغ باعث کاهش اعتماد به نفس در اکثر دختران میشود و از نظر بیش از نیمی از سوالشوندگان بار معنایی منفی به همراه داشت. و بسیاری از این دختران معتقد بودند که باید کاری برای زدودن بار معنایی منفی این عبارت صورت پذیرد. کمپانی الویز هم با بررسی نتایج این پژوهش بر آن شد که کمپینی راه بیندازد که هدف توانمندسازی دختران در سراسر دنیا را پی بگیرد؛ کمپین مثلیکدختر.
برای شروع این کمپین، «لورن گرینفیلد»، عکاس و مستندساز امریکایی به الویز پیوست و فیلمی کوتاه ولی بسیار تاثیرگذار برای این کمپین تهیه کرد. در این فیلم از تعدادی دختر و پسر کودک، نوجوان و جوان خواسته شد تا کارهای متفاوتی مانند دویدن، دعوا کردن و پرتاب کردن را مانند دخترها انجام دهند. نتیجه اما حیرتآور است، تمام دختران و پسران نوجوان و جوان که در فیلم حضور دارند برای اجابت درخواست کارگردان به انجام مسخرهآمیز آن کارها دست میبرند و حتی خود دختران نیز از کلیشههای رایج فرهنگی که دویدن و پرتاب کردن و سایر حرکات دخترانه را مسخره میکنند، پیروی کرده و بیشتر مانند انسانهای عقبمانده به انجام این کارها دست میبرند تا یک دختر معمولی و فارغ از کلیشههای جنسیتی! اما نقطه عطف فیلم جایی است که کارگردان همین کارها را از دختران کوچک (زیر سیزده سال) میخواهد. آنها به طرزی کاملا طبیعی میدوند یا ادای دعوا و پرتاب کردن جسمی را درمیآورند. و یکی از طلاییترین پاسخها، پاسخ دختربچه کوچکی است که وقتی کارگردان از او میپرسد: «برای تو "مانند یک دختر بدو" چه معنی دارد؟» پاسخ میدهد: «یعنی با تمام سرعتی که میتوانم بدوم.»
بعد از این که پاسخ دختران کوچکتری که هنوز تحت تاثیر فضای جامعه و ادبیات جنسیتزده رایج نیستند را میبینیم، کارگردان دوباره این عکسالعملها را به مخاطبان بزرگسالش نشان میدهد و همه بدون استثنا و به سرعت متوجه اشتباه خود میشوند و در پاسخ به سوال کارگردان که از این پس نسبت به شنیدن این جمله چه حسی خواهند داشت همه تقریبا پاسخی مشابه دارند: «دیگر مانند خودم رفتار میکنم، آن گونه که هستم.»
اما این کمپین چه تاثیری بر فضای مجازی و زندگی روزمره دختران سراسر دنیا داشت؟
با راهاندازی این کمپین و انتشار ویدیوی تبلیغی آن، فیلم مورد نظر با استقبال غیر منتظرهای مواجه شد به طوری که در همان ماه اول انتشار، تنها در یوتیوب این ویدئو بیش از پنجاه میلیون بیننده را به خود جذب کرد. در شبکههای اجتماعی نیز نظیر فیسبوک و توییتر، ویدیوی کمپین دهها میلیون بار به اشتراک گذاشته شد. استفاده از هشتگ مثل یک دختر (#LikeAGirl) در توییتر در هفته اول رکورد سیزده میلیون بار را زد و در روزهای آتی نیز استفاده از آن روندی نجومی داشت.
افراد مشهور و شناختهشده با پیوستن به این کمپین از هشتگ آن در توییتهای خود استفاده کردند که در این میان میتوان از شریل سندبرگ (از مدیران فیسبوک)، هیلاری کلینتون، ملیندا گیتس، سارا سیلورمن (خواننده و بازیگر) و تعداد بیشماری دیگر اشاره کرد. حتی مردان زیادی نیز به این کمپین پیوستند و با استفاده از هشتگ مورد نظر، تجربههای شخصی خود را از شنیدن این عبارت با سایرین در میان گذاشتند. یکی از زیباترین توییتهای مردان در این زمینه توییت پدری میانسال بود که نوشته بود: «وقتی مانند یک دختر به تماشای فیلم مینشینم، مانند یک پسر اشک میریزم.»
در میان کمپینهای مجازی سال ۲۰۱۴ نیز این کمپین رکورددار شد و در هفته اول، صدرنشین جدول ویدیوهای پربیننده یوتیوب شد که در این رقابت حتی از موزیکویدیوی شکیرا که برای جام جهانی ساخته شده بود نیز پیشی گرفت.
این کمپین همچنین موجب راهاندازی کمپینهای مشابهی شد که همه سعی در توانمندسازی دختران و زنان دنیا داشتند و هر یک به نوعی درصدد زدودن کلیشههای جنسیتی در میان دختران بودند. در این میان میتوان به کمپین «زیبایی واقعی» شرکت «داو» اشاره کرد که سعی میکرد زنان را با زیبایی واقعی درونیشان آشنا کند تا آن که به دنبال یافتن این زیبایی در لوازم آرایشی و دنیایی خارج از دنیای ذهنی خویش باشند، یا کمپین مشابه شرکت «پنتین» با نام «متاسف نباش» که به دنبال زدودن کلیشههای رایج جنسیتی در محیط کار بانوان و محیطهایی که با مردان در تماس هستند، بود و سعی داشت نشان دهد نباید از زن بودن و رفتارهای زنانه در محیطی که مردان حضور دارند متاسف شد و به ویژه در مواقعی که مردان کارهای زننده و جنسیتی میکنند نباید این زنان باشند که از زن بودن خود اظهار تاسف و عذرخواهی بکنند. و هر یک از این کمپینهای مشابه نیز در سطح خود با اقبال گستردهای مواجه شدند و موجب شکلگیری گفتوگوهایی عمیق در این زمینهها در فضای عمومی و به ویژه شبکههای اجتماعی شدند. شرکتهای مورد نظر نیز نشان دادند که همیشه صرفا به دنبال فروش محصولات خود نیستند و در مواقعی این چنینی برای توانمندسازی زنان و اصلاح فرهنگ رایج و غلط جوامع اهمیت خاصی قائل هستند.
اقبال کمپین «مثلیکدختر» باعث شکلگیری مکالمهای فراگیر و عمومی میان زنان مختلف در سراسر دنیا شد و به آنها نشان داد که چگونه زن بودن آنها باعث افتخار است و نه مایه شرمندگی. یکی از توییتهای برجسته در اینباره توییت یک قهرمان المپیک آلمانی بود که نوشته بود: «من مثلیکدختر شنا میکنم و برای اثباتش مدال طلا هم دارم.»
کارگردان این فیلم هم بزرگترین دستاورد اثر خود را وقتی دانست که عکسش روی جلد مجله تایم رفت و این عنوان را با خود یدک میکشید: «کارگردانی مثلیکدختر».
شما که اکنون این فیلم را دیدید و این گزارش را خواندید درباره این عبارت چه فکر میکنید؟ آیا هنوز باور دارید گریه کردن، دویدن و پرتاب کردن مثلیکدختر مایه شرم و سرافکندگی است؟ یا این که شما هم با میلیونها نفر در سراسر دنیا همصدا شدهاید که مثلیکدختر بودن یعنی توانمندی دختران، باور به این که زنان جنسیت و شخصیتی قوی دارند و مثلیکدختر یعنی یکی از زیباترین جلوههای زندگی؟